گنجشكي محزون با خداي خود شكوه كرد كه :
پروردگارا صبحگاهان طوفاني فرستادي كه آشيانم را به زير افكند. من با تو چه كرده بودم و كدام گوشه سلطنتت را تنگ كرده بودم كه مستوجب چنين عقوبتي شدم ؟
خداي فرمود:
ماري بزرگ در كمين تو و جوجه هايت بود در حاليكه تو در خواب خوش بودي . بادي در راه بود فرستادمش تا لانه ات را به آرامي واژگون كند تا از نيستي برهي !     «چه بسا چيزي را خوش نداشته باشيد حال آنكه خير شما در آن است» بقره آيه ۲۱۶