انواع خسارات آفات:
اصول مبارزه با آفات:
مقدمه:
اقليم در روي فيز يولوژي و رفتار حشره هاتاثير مي گذارد.طول روز ودرجه حرارت اثرات مهمي در روي سيستم هاي هورموني داخلي حشره ها داشته و مي توانند مانند يك كليد قطع و وصل شروع يا خاتمه دوره ي فعا ليت يا دوره ي دياپوز حشره ها را تعيين نمايدكه به نوبه ي خود اثرات نامساعد عوامل آب وهوا را در روي زنده ماندن , رشد وتوليد مثل حشره كاهش مي دهند.
آب وهوا حشرات را به صورت انفرادي (مستقل از تراكم جمعيت)تحت تاثير قرار مي دهد. به عبارت ديگر آب وهوابه طريق عامل مستقل از تراكم يا عامل غيره منتظره عمل مي كند.اكثر پژوهشگران معتقدند كه نوسانهاي جمعيت تعداد كثيري از حشرات تحت تاثير آب و هوا قرار دارند.
آب وهواو تاثير آن بر حشرات:
مجموعه تغييرات روزانه,فصلي و سالانه درجه حرارت ,رطوبت,بارندگي وطوفان وبرف,تابش آفتاب آب وهوا را تشكيل مي دهد.
با در نظر گرفتن اين نكته كه حشرات قابليت تحرك دارندم مي توانندبا جستجوي خود از ميان محيط هاي زيستي متنوع قابل دسترس مناسب ترين آنها را انتخاب نمايند مشكلات موجود ابعادگسترده تري بخود مي گيرد.
آب و هوا به چهار روش اساسي در روي فيز يولوژي حشرات تاثير مي گذارند:
1-تاثير روي سيستم هورموني داخلي
2-تاثير در روي درجه ي بقاء زندگي
3-تاثير روي رشد و نمو
4-تاثير روي سيستم توليدمثل
تاثيرآب وهوابر سيستم توليد مثل:
چون تاثيرآب وهوا بر اين سيستم حائز اهميت بيشتري است لذا ما ابتداآنرامورد بررسي قرارمي دهيم.حشره هاي مناطق معتدله به وسيلهء تغيير دادن فعاليت سلولهاي مغزي ترشح كننده ي هورمون دياپوزنسبت به كاهش طول روز واكنش نشان داده و به دياپوزمي روند.در مرحله ي دياپوز حشره نسبت به تغيرات درجه حرارت از خود واكنش نشان نداده وياواكنش آن به حال تعليق درمي آيد.با شروع مرحله ي دياپوزرشد و توليد مثل حشره متوفق گشته و حشره نسبت به سرما ويخبندان مقاوم مي گردد.
دو روش مهمي كه براي شكستن مرحله ي دياپوزشناخته شده اندعبارتنداز:قرار دادن حشره در شرايط طول روزبلندمانندشكسته شدن دياپوز سنجاقكوقراردادن حشره در درجه حرارت پايين مشابه سرماي زمستان به مدت طولاني.سيستم هورموني حشره ها پس از خاتمه ي مرحله ي دياپوزشروع به فعاليت كرده ورشدونمو دوباره ي حشره را ممكن مي سازد و حشره بار ديگر با رشدونموو توليد مثل خودنسبت به تغييرات درجه حرارت محيط واكنش نشان مي دهد.
تورنك نشان داده است كه شرايط آب و هوايي مانيتو با تغييرات زيادي شروع مرحله ي دياپوزودر نتيجه به طور غير مستقيم در درجه ي بقاء زندگي مگس Bassa harreyi كه انگل زنبور چوبخوار درخت كاج است ايجاد مي كند. در شرايط معمولي مگس مزبور و زنبور ميزبان آن هر دو دوره ي زندگي سالانه دارند.اگر شرايط آب و هوايي مساعدبوده و فصل رشد ونموزودرس باشد,لاروهاي نئونات مگس انگل در معرض درجه حرارت هاي بالاوروزهاي بلند قرار مي گيرند.در تحت تاثير اين شرايط لاروها به سرعت رشد كرده و بدون اينكه به مرحله ي دياپوز وارد شوند به صورت حشره هاي كامل نسل دوم در همان سال ظاهر مي شوند.
با وجود اين چنين شرايطي در هنگام ظهور حشره ي كامل نسل دوم مرحله ي زيستي مناسب حشره ي ميزبان در دسترس نيست,از اين رو اين حشرات اكثرا تلف مي شوند. اين عدم هما هنگي بين دوره ي زندگي انگل و ميزبان منجر به تلف شدن قسمت عمده ي جمعيت حشره ي انگل مي گردد.
تاثير آب وهوا در روي درجه ي بقاء زندگي حشرات:
به نظر مي رسد كه يخبندان هاي شديد ممكن است سبب مرگ و مير حشره ها گردد. مثلا در مناطق برف گير كوهستان ها در فصل بهار مي توان لاشه هاي حشرات مرده را مشاهده نمود كه احتمالا در اكثر يخبندان هاي زمستانه تلف شده اند. پس از بارندگي هاي سنگين در ابهاي جمع شده در منطقه ي بن برگ گياهاني مانند Dipsacus fullonumنيز معمولا لاشه هاي شته هاي غرق شده مشاهده مي گردد.
بادهاي خيلي شديد مي تواند توده هاي حشره هاي مهاجر را به درياببرد كه در آنجا در اثر غرق شدن و يا در اثر تغذيه ي جانوران دريايي معدوم مي شوند.آب وهوا اكثرا به طور غير مستقيم نيز تاثيرات بسيار مهمي در روي انبوهي حشرات ايجاد مي كند.
مثلا در اثر فصل بارندگي در جزيره اي در روي كنه ي شكارچي Pyemotesدر طول فصل خشك سال اين كنه قادر است كه اكثر تيپ لاروها و شفيره هاي سخت بال پوش نارگيل را كه مينوز برگ درختان نارگيل است منهوم سازد ولي در فصل بارندگي كنه شكارچي انبوهي حشره ي آفت افزايش مي يابد.
تا ثير آب وهوا در رشد و نمو وتكامل فردي حشره ها:
درجه حرارت محيط برروي تمام واكنش هاي شيميايي حشره ها تاثير مي گذارد.همانطور كه انتظار مي رود سرعت نشو ونماي يك گونه از حشره تحت تاثير تغييرات اقليمي , كه بنوبه ي خود با تغييرات عرض جغرافيايي و ارتفاع منطقه از سطح دريا تغيير مي كند , قرار دارد. مثلا حشره اي مانند كرم سيب كه سطح انتشار وسيعي دارد,در مناطق جنوبي تر ممكن است دو ويا حتي سه نسل در سال توليد نمايد.به همن ترتيب در همه ي نقاط در سال هايي كه حرارت به نحوي استثنايي گرمتر از حد معمول باشد اكثر حشرات يك نسل اضافه مي كنند.
حساسيت حشرات به طول روز ممكن است فقط به مرحله ي مشخصي از دوران زندگي حشره محدود باشد.كوربت نشان داد كه سنجاقك Anax imperatorهميشه در مرحله ي پوره گي به حالت دياپوز زمستانه مي افتد.در اين مرحله پوره ها فعال بوده و تغذيه مي كنند ولي قادر به استحاله به حشره ي كامل نيستند. اين پوره ها درست قبل از آخرين پوست اندازي نسبت به طول روز حساسيت پيدا مي كنند. در نيمه ي دوم تابستان كوتاهتر شدن تدريجي طول روز موجب رفتن پوره ها به حالت ديا پوز مي گرددوقطع حالت دياپوز و شروع استحاله به حشره ي كامل با افزايش تدريجي طول روز در ماههاي فروردين و ارديبهشت سال آينده اتفاق مي افتد.
نتيجه ي اين واكنش نسبت به طول روز اين است كه اگر در اثر وجود مواد غذايي كافي پوره ها بتوانند قبل از شروع كاهش طول روز در تابستان به سن آخر برسند به سرعت رشد كرده وبه حشره ي كامل تبديل مي شوندو دوران زندگي خود را در يكسال تمام مي كنند .ولي اگرپوره ها پس از شروع كاهش طول روز در تابستان به سن آخر برسند,وارد مرحله ي دياپوز شده به مدت 9 ماه در اين مرحله باقي مي مانند و دوران زندگي خود را در دو سال به پايان مي رسانند. بدون توجه به اين نكته تكامل اين حشرات يك يا دو سال به طول انجاميده باشد,ظهور حشره هاي كامل همواره در زمان معين از سال انجام مي گيرد.
تاثير آب وهوا در روي توليد مثل حشره ها:
اثر مستقيم درجه ي حرارت و روطوبت در روي توليد مثل و بقاء يك حشره اولين بار در روي مگس تسه تسه در آفريقاي غربي مطالعه و گزارش شده است. اين محققان متوجه شدند كه درجه حرارت و روطوبت نسبي براي مگس تسه تسه از شرايط حياتي اپتيمم خيلي فاصله داشته و حتي به حد كشندگي نزديك مي باشد.در يك رشته آزمايش ها درجه حرارت كشنده در مدت يك ساعت و درجه حرارت كشنده در مدت يك روز را براي اين قسم تعيين نمودند.در يك رشته آزمايش ها ي ديگر در تحت درجه حرارت30 درجه سانتيگرد و 5 رژيم مختلف از رطوبت نسبي مگس هاي تسه تسه را در داخل شيشه ي مربا نگهداري كرده وهر روز يك وعده ي غذا به آنها دادند.وزن مقدار خون تغذيه شده به وسيله ي هر مگس از روي تغيير وزن مگس در پيش وپس از تغذيه محاسبه گرديد.
در اين شرايط تعداد لاروها ي توليد شده توسط حشرات ماده ثبت گرديد .هنگامي كه درجه حرارت محيط در 30 درجه سانتي گراد ثابت نگاه داشته شد و رطوبت نسبي تغيير داده شده , حداكثر مدت زندگي مگس تسه تسه (11روز)در رطوبت هاي نسبي 19 درصد و 46درصدمشاهده گرديد ودررطوبت نسبي 65درصد طول زندگي مگسها به حداقل خود يعني كمتر از 5روز كاهش يافت. همچنين تعداد لاروهاي توليد شده و وزن خون تغذيه شده در رطوبت نسبي 44درصد به حداكثر خود رسيد.
ابن مطالعات اهميت ويژه ي تغييرات روزانه ي رفتار مگس تسه تسه را در بقاء زندگي آن و امتياز استراحت در سايه ي درختان بزرگ را در ساعت هاي گرم روز آشكار مي سازد.
وارلي رابطه ي كاملا متفاوتي را بين شرايط آب و هوايي و توليد مثل مگس گالزا كشف نمود.
در منطقه ي مورد مطالعه ي وارلي حرارت هاي بالا همواره با رطوبت نسبي پايين توام مي باشد.وارلي مشاهده نمود كه در روز هاي آفتابي مگس ها در ساعات اول روز ,كه رطوبت نسبي محيط مناسب است,فعال بوده و تخم ريزي مي كند ولي به تدريج كه هوا گرمتر شده و درجه حرارت به بالاتر از 20درجه ي سانتيگراد مي رسد به محلهاي خنك و مرطوب ودر مجاورت سطح زمين پناه برد ودر آنجااستراحت مي كنند.
چهار اثر اساسي آب وهوا واقليم كه در بالا تشريح گرديدند جزو تاثيراتي بودند كه اقليم در روي فيزيولوژي حشره ها ايجاد مي كنند.
شواهد تاثير آب وهوا بر روي نوسانهاي جمعيت حشرات در مزرعه:
تغييرات آب و هوا عامل اصلي تعيين كننده ي نوسانات جمعيت حشره ها است.يووارف معتقد است كه نوسان هاي جمعيت ملخ ها كه در مناطق نيمه كويري با مقدار بارندگي متغيير زندگي مي كنند,كاملا به وسيله ي عوامل آب وهوايي ايجاد مي شود.با اين وصف تهيه ي آمار دقيق نوسان هاي جمعيت اين ملخ ها و تدوين جدول زيستي آنها حتي براي دوره ي كوتاه ي از زندگي يك نسل به سبب انتشار نا منظم وعادت مهاجرت آنها كاري بسيار مشكل است.كي سعي نمود كه علت طغيان ملخ استراليايي را كه در هر چند سال يكبار اتفاق مي افتد,كشف نمايد.در آن زمان به سبب فقدان آمار دقيق انبوهي ملخ ,جدول هاي زيستي ,اطلاعات فيزيولوژيكي و امكانات اين محقق بسيار محدود بود.
مطا لعات كي نشان داد كه ملخ مزبور براي تخم ريزي به خاك سخت ومرطوب احتياج دارد و براي تغذيه وپناهگاه مراتع متراكم رت ترجيح مي دهند.اين ملخ به ويژه در جنوب شرقي استراليا كه اقليمي با بارندگي كم ومتغير دارد بيشتر طغيان مي كرد.با اين تصور كه بارندگي موجب رشد علف هاي مراتع مي شود ووجود مراتع سر سبز نيز موجبات افزايش انبوهي ملخ را فراهم مي سازد,اين پژوهشگر آمار هواشناسي مربوط به سال هاي طغيان ملخ را مورد مطالعه قرارداد تا ببيند كه آيا در سال هاي طغيان ملخ تغييرات غير مترقبه اي در آب و هواي منطقه به وقوع پيوسته است يا نه؟
اين فرضيه كه جمعيت ملخ دريايي فقط پس از بارندگي افزايش مي يابد كاملا تاييد شده است و فرايند هاي تنظيم كننده سطح انبوهي ملخ دريايي فقط پس از بارندگي افزايش مي يابد كاملا تاييد شده است و فرايند هاي تنظيم كننده سطح انبوهي ملخ دريايي و نيز علت اينكه چرا فقط گونه هاي ويژه اي از ملخ مي تواند به حالت طغيان در آمده و گونه هاي ديگر قادر به اين كار نيستند ,هنوز كاملا روشن نشده است.