هرس باغات

تهيه و تنظيم:گروه باغباني شركت تعاوني خدمات كشاورزي زاگرس

 

مقدمه

بيشتر گياهان باغباني به ويژه چند ساله هاي چوبي،‌ اگر در شرايط محيط مناسب بدون دخالت انسان رشد كنند،‌ پس از چند سال تبديل به درختان و يا درختچه هايي با شاخه هاي متراكم خواهند شد كه چه از نظر ميزان و كيفيت باروري و چه از نظر شكل ظاهري مطلوب خواهند بود. در اين گونه گياهان،‌ شاخه ها،‌ مزاحم رشد همديگر بوده و دچار پيچيدگي و خميدگي مي شوند. از سويي چون به دليل پر برگي،‌ نور كافي به درون تاج گياه نمي رسد و به تدريج برگ ها و شاخه هاي وسطي گياه خشك مي شوند و از بين مي روند.. توليد گل و ميوه محدود به سطح بروني تاج گياه گشته و ميزان محصول كم مي گردد. براي جلوگيري از اين امر و ايجاد شكل و حالت مناسب در گياه بايد آن را هرس كرد.


هرس:

به طور كلي هرس عبارت است از قطع كامل يا جزئي شاخه،‌ ريشه،‌ پوست،‌ برگ يا گل و ميوه  به منظور تحت تاثير قرار دادن و هدايت نحوه رشد و باروري گياه. هرس يكي از عمليات مهم باغباني است كه از حدود سه هزار سال پيش شناخته شده و مورد استفاده قرار مي گرفته است. دلايل و فوايد هرس را مي توان به شرح زير خلاصه نمود:

1-    حذف شاخه هاي مزاحم،‌ خشك شده،‌ آفت زده و مريض و شكسته جهت حفظ و تامين سلامت گياه.

2-    ايجاد شرايط مناسب جهت ورود نور و هوا به درون شاخه هاي گياه به منظور ايجاد امكان توليد محصول بيشتر و مرغوب تر.

3-         ايجاد شكل ويژه در تاج گياه و فرم دهي گياه.

4-    جوان ساختن درختان مسن از طريق حذف شاخه هاي پير و وادار كردن درخت به توليد شاخه هاي جديد حهت بالا بردن قدرت باردهي آن.

5-         ايجاد تعادل بين تاج و ريشه.

6-    پيش يا پس انداختن باروري گياه و تنظيم گل دهي و ايجاد تعادل بين رشد رويشي و ميزان محصول و بالا بردن كيفيت فراورده توليد شده.

7-         محدود كردن رشد و كوتاه ساختن گياه براي تبديل عملياتي مانند سمپاشي و برداشت محصول.


زمان هرس:

بسته به نوع گياه و هدف از هرس اين كار در دو موقع از سال انجام مي شود. يكي هرس در هنگام ركود يا خواب زمستانه كه هرس سياه يا زمستانه ناميده مي شود.

ديگري هرس در دوره فعاليت گياه،‌ يعني هنگامي كه گياه داراي برگ و احيانا گل و ميوه است و هرس تابستانه نام دارد.


 
هرس زمستانه:

اين هرس از آنجا كه در زماني انجام مي شود كه گياه فاقد برگ و در حال ركود است بيشتر مرسوم مي باشد. چون اولا در اين هنگام شاخه بدون پوشش بوده و قابل مشاهده مي باشد و مي توان به راحتي به آنها دسترسي پيدا كرد. ثانيا چون گياه در اين زمان فعاليت زيستي چنداني ندارد ميزان آسيب حاصله از پيرايش به حداقل كاهش مي يابد. هرس شاخه هاي شكسته و مريض و آفت زده نيز در زمستان پيش از فعال شدن گياه انجام مي شود زيرا اين نوع شاخه ها معمولا پناهگاه و منبع انتشار آفات و امراض هستند. هرس ديگري كه بايد در زمستان حتما انجام شود هرس ريشه است.


هرس سبز يا تابستانه:

اين نوع هرس را مي توان از اوايل بهار تا اواخر تابستان انجام داد كه مهمترين هرس هاي تابستانه عبارتند از:

حذف گل ها و ميوه هاي اضافي كه تنك كردن ناميده مي شود. ايجاد زخم بر روي پوست ساقه،‌ حذف برگها و پا جوش ها،‌ بريدن قسمت هاي انتهايي شاخه هاي تند رشد و هرس برگ.


هرس شاخه:

به طور كلي شاخه هاي يك گياه چوبي را مي توان به دو گروه بارور و نابارور تقسيم نمود.

1-    شاخه هاي نابارور،‌ كه عبارتند از: پاجوش ها،‌ نرك ها،‌ و شاخه هاي معمولي بي بار‌ (فاقد گل و ميوه).

2-شاخه هاي بارور كه عبارتند از : سيخك ها و شاخه هاي معمولي بار دهنده (داراي گل و ميوه).

 اين هر دو گروه از رشد جوانه شاخه هاي معمولي نابارور به وجود مي آيند.

در برخي از گياهان مانند انگور،‌ اين شاخه ها قبل از رشد داراي جوانه هاي گل هستند و پس از رشد گلشان باز مي شود. در برخي ديگر مانند هلو در تابستان سال رشد در جوانه هاي جانبي آنها جوانه هاي گل به وجود مي آيد كه پس از زمستان گذراني در بهار سال بعد تبديل به گل و ميوه مي شوند. در هرس شاخه هاي نابارور اصل بر اين است كه تمام پا جوش ها و نرك ها را در طول فصل رشد، به تدريج كه پديدار مي شوند از ته قطع كنند. شاخه هاي معمولي نابارور را بر حسب موقعيت آنها،‌مي توان در دوره استراحت گياه به دو صورت سرزني و يا حذف كامل هرس كرد.

هرس شاخه هاي بارور بستگي به طول عمر آنها دارد. به عنوان مثال،‌ شاخه هاي بارور معمولي بيش از يك بار توليد گل و ميوه نمي كنند،‌ بنابراين در زمستان سالي كه به بار نشسته اند،‌ هرس شوند. سيخك ها،‌ در گياهان مختلف طول عمر هاي متفاوتي دارند مثلا در زردآلو تا چهار سال، در سيب ده تا بيست سال، در گيلاس ده تا دوازده سال و در گلابي حدد بيست سال عمر مي كنند و پس از آن خشك مي شوند. در اين هنگام بايد سيخك ها را از طريق قطع شاخه حاملشان هرس كرد و گياه را وادار به توليد شاخه هاي جديد كرد. كه هر كدام پس از چند سال، به صورت شاخه هاي حاصل سيخك هاي جوان بارور در مي آيند.

 هرس ريشه:

ريشه از دو طريق به رشد گياه كمك مي كند. يكي از طريق جذب آّب كه به عنوان نيروي محركه رشد به كار مي روند و ديگري از طريق هورمون هاي ويژه اي از گروه جيبرلين كه عامل تحريك رشد گياهي هستند. وجود تعاول بين حجم ريشه با تاج درخت،‌ براي رشد و باروري متناسب گياه مورد لزوم است. اگر اين تعادل،‌ در جهت ريشه به هم بخورد (از بين رفتن شاخه ها در اثر هرس شديد و يا حمله بيماري ها و آفات) گياه توليد شاخه هاي زيادي مي كند و بار دهي آن به عقب مي افتد. اگر به هم خوردن تعادل در جهت شاخه و برگ باشد

 (رشد محدود ريشه به دليل نامناسب بودن خاك و كم آبي و يا از بين رفتن آن در اثر حمله بيماريها و آفات) رشد گياه محدود مي شود و در عوض گياه زودتر به بار مي نشيند و درصد تبديل گل به ميوه نيز بالا مي رود. با استفاده از اين پديده،‌ بشر از زمان هاي دور، كوشيده است با هرس ريشه اندازه گياه را كنترل كند و اين عمل در سطح تجارتي بر روي سيب انجام مي شود و طي آن توانسته اند به وسيله تيغه هاي وي‍ژه ريشه هاي درختان را قطع و بدون آسيب وارد كردن به محصول سال بعد، رشد درختان را محدود كنند. نوع ديگر هرس ريشه يا سرزني ريشه و توليد ريشه هاي جديد مي باشد كه اثر تقويت كننده داشته و رشد نهال را تسريع مي كند.


هرس برگ:

هرس برگ هرسي است تابستانه كه گهگاه در مورد گياهاني كه رشد زياد و تاج متراكمي دارند به كار گرفته مي شود. مانند ساير هرس هاي تابستانه اثر تضعيف كننده دارد. براي انجام اين هرس، با استفاده از وسايلي مانند چوب هاي بلند و يا با دست قسمتي از برگ هاي درخت را حذف مي كنند تا بدين وسيله نور بيشتر به قسمتهاي مركزي تاج گياه بتابد و ميوه از كيفيت بهتري برخوردار شود و به وي‍ژه ئر مورد گياهاني مثل سيب،‌ ميوه خوش رنگ تر گردد.


هرس پوست:

زخم كردن پوست هرسي است تابستانه كه معمولا در بهار به منظور تبديل شاخه نابارور به بارور، تقويت شاخه هاي بارور ضعيف كه گل مي دهند ولي قدرت نگه داري ميوه هاي حاصله و گاهي حتي گل هاي خود را ندارند و بالاخره مبارزه با غرور درختان و وادار كردن آنها به باروري انجام مي شود، در هر سه مورد زخمي كردن پوست باغعث قطع رابطه قسمت هاي بالاي زخم با بقيه گياه مي شود و اين قسمت مواد قندي خود را از دست نمي دهند و تقويت مي شوند. در حالت اول معمولا تكه برداري مي كنند يعني با چاقو تكه كوچكي از پوست شاخه را، در زير يك يا چند جوانه بر مي دارند و يا شكاف زني مي كنند. يعني زير جوانه شكاف هاي كوتاه و موازي ايجاد مي كنند. با توجه به اهداف هرس در پاره اي موارد باغداران الزاما براي رشد برخي از شاخه ها از روش ايجاد زخم هاي كوچك در بالا يا پايين تنه يا شاخه اصلي استفاده مي كنند. معمولا اين عمل اگر در روي شاخه هاي قوي باشد عمل زخم يا پوسب برداري در روي تنه و زير شاخه مزبور انجام مي شود. در صورتي كه شاخه ضعيف باشد زخم يا پوست برداري در بالاي شاخه (حدود يك سانتي متر) روي تنه انجام مي گيرد. عمل برداشتن پوست شاخه حامل ميوه مي تواند به منظور تقويت شاخه و‌ درشت شدن ميوه در روي آن باشد. براي اين منظور بريدن يا برداشت يك نوار باريك (5 ميليمتر) حلقه مانند از دور شاخه ميوه دار را توصيه مي كنند. برش مزبور نبايد از حد داخلي آوند هاي آبكش تجاوز نمايد. در اثر اين عمل آوندهاي آبكشي قطع شده ولي آوندهاي چوبي حاصل شيره خام سالم مي ماند،‌ شيره خام در اين آوندها جاري شده و در برگ ها تبديل به شيره پرورده مي شود. در هنگام مراجعت از برگ در محل زخم مواد هيدرو كربنه متوقف شده و در طول شاخه و اطراف ميوه كه بالاي زخم قرار دارد متمركز مي شود و باعث تقويت جوانه ها و يا درشت شدن ميوه ها مي شود. در بعضي از انواع درختان ميوه مانند سيب،‌ گلابي، ... با تمركز مواد هيدروكربنه (شيره پرورده) در اطراف جوانه ها كه از بالا به طرف پايين جريان دارد مي توان سير تكاملي جوانه را تغيير داد و به جاي اينكه جوانه تبديل به برگ و شاخه شود آن را تبديل به جوانه گل نمود. گاهي براي اسكلت بندي درخت نياز به وجود شاخه اي مناسب است و براي اينكه اين شاخه را توليد كنيم بايستي به نحوي جوانه را در آن ناحيه تحريك نمود تا تبديل به شاخه ورد نظر گردد. براي ايجاد چنين تحريكي لازم است با چاقوي تيز پيوند زني در بالاي جوانه شكافي در پوست ايجاد نماييم تا با اين عمل جوانه تحريك شده و سريعا رشد و نمو كند و مناسب ترين زمان اجراي اين عمل در اوايل زمستان مي باشد.

جهت تقويت شاخه هاي بارور ضعيف كه گل مي دهند ولي قدرت نگه داري ميوه ها را ندارند و براي مبارزه با غرور درختان و وادار كردن آنها به باروري عمل حلقه زني انجام مي دهند كه براي اين عمل به كمك چاقو يا اره دانه ريز در پوست قاعده شاخه يا تنه،‌ بدون حذف قسمتي از آن،‌ شكافي سراسري به شكل يك دايره اجاد مي شود يا با طوقه برداري كه در آن نواري از پوست دور تا دور ساقه يا تنه به عرض يك الي پنج ميليمتر حذف مي شود و يا به روش پوست واژگوني (معكوس كردن پوست كه در آن حلقه اي به عرض حدود يك سانتي متر از پوست جدا و به صورت واژگون در محل خود قرار گيرد)،‌ گياه را وادار به توليد گل يا نگاه داري آن ساخت.

استفاده از هر يك از اين روش ها، بستگي به شدت ضعف و يا قوت گياه دارد كه در تماني آنها گياه بيدرنگ آغاز به توليد بافت پنبه اي و ترميم قسمت قطع شده مي كند و پس از مدتي كه ذره اي آن گياه فرصت كافي براي توليد جوانه هاي گل پيدا كرد،‌ به حالت عادي بر مي گردد. اعمال فوق در گياهان هسته دار انجام نمي گردد چون قدرت ترميم آنها كم مي باشد. از نظر فيزيولوژيكي براي اينكه گياه قادر به توليد گل شود،‌ علاوه بر بلوغ،‌ بايد نسبت مواد قندي به مواد ازته درون بافت هاي ساقه آن مساوي يا بزرگتر از مقداري مشخص باشد كه براي گياهان مختلف،‌ اين حد متفاوت است. اگر مقدار مواد ازته،‌ به دلايلي مانند مصرف بيش از حد كود ازته بالا برود،‌ مقدار كسر كوچك مي شود و درخت در حالي كه رشد رويشي زياد مي نمايد گل نمي دهد كه اصطلاحا مي گويند گياه دچار غرور شده. اگر به دلايلي مانند هرس شديد تابستانه و يا از بين رفتن شاخ و برگ در اثر آفات و بيماري ها و يا ضعف عمومي شاخه هاي واقع در سايه ، ميزان توليد مواد قندي كم شود، گياه قادر به توليد گل نخواهد بود.

عمليات زخم كردن پوست باعث مي شود كه مواد قندي ساخته شده و در ساقه از آن بيرون نرود و كسر فوق بزرگ شده گياه به بار نشيند. از سويي، هرس ريشه، همچنين كم آبياري كردن درخت به اين دليل آن را وادار به گل دهي مي كند كه با كاهش حجم ريشه يا ضعيف گشتن ريشه، جذب مواد ازته پايين مي آيد و كسر بزرگ مي شود. در شرايط معمولي، زمان لازم براي التيام يافتن زخم هاي ناشي از اين نوع هرس در مورد شكاف زني و حلقه زني 4-2 هفته و در مورد طوقه برداري و پوست واژگوني 3-2 ماه مي باشد. خم كردن شاخه با استفاده از قيم و به كاربردن وزنه در انتهاي آن، كه باعث مي شود شاخه به طرف زمين خم گردد باعث مي شود كه رشد شاخه محدود گشته و چون آوندهاي آبكش موجود در پوست آن زير فشار ناشي از خميدگي منقبض مي گردد، خروج شيره پرورده از آن با اشكال رو به رو گشته و چنين شاخه اي اگر نابارور باشد بارور مي گردد و اگر بارور باشد ميزان محصول آن بالا مي رود. طبق نتايج پژوهشي كه بر روي درختان بارور سيب به عمل آمد نشان داد كه تعداد كل جوانه هاي روي شاخه هاي خم شده 47 تا 65 درصد و تعداد جوانه هاي گل، روي آْنها 3 تا 5 برابر افزايش يافتند و پس از سه سال، ميزان محصول ارقام مختلف 5/1 تا 4 برابر گشت.


هرس گل و ميوه:

اين هرس از اول بهار، يعني زمان شكوفايي گل ها تا هنگامي كه ميوه هاي به قطري حدود يك سانتي متر مي رسد، مي تواند انجام شود. هدف از هرس گل و ميوه، كه تنك كردن ناميده مي شود، تنظيم مقدار بار درخت متناسب با قدرت آن مي باشد.


روش هاي هرس كردن:

در حال حاضر در سراسر دنيا انواع مختلف هرس با به كار گرفتن وسايلي مانند چاقوهاي ويژه و انواع قيچي ها و اره با نيروي دست انجام مي پذيرد. ولي از آنجا كه با گسترش روز افزون جمعيت دنيا، نياز به توليد در سطوح بزرگ بالا رفته و به دليل گراني كارگر ماهر ، اين امر در اين سطوح قابل اجرا و مقرون به صرفه نيست و اخيرا گرايش به اين است كه در صورت امكان درختان و درختچه ها به روش هاي ويژه اي كشت و توسط ماشين هاي ويژه اي هرس شوند. روش ديگري كه در اين زمينه مورد توجه قرار گرفته و پژوهش هاي بسياري روي آن به عمل آمده، استفاده از مواد شيميايي ويژه اي براي هرس و يا جهت كمك رساني به هرس مكانيكي نتايجي بسيار اميدوار كننده در بر داشته است.

 

هرس شيميايي:

بسياري از عمليات داشت و برداشت، از جمله هرس كه سابقا تنها با صرف وقت و هزينه زياد به وسيله كارگران ماهر قابل انجام بود، امروزه به راحتي و سرعت زياد توسط مواد شيميايي هورموني و غير هورموني انجام مي گردد و اين مواد به سه گروه مشخص تقسيم مي گردد:

گروه اول شامل موادي مانند بوترالين، مشتقات پيچيده اسيد استيك و مشتقات اسيدهاي چرب 12-6 كربن مي باشد كه كلا مواد شاخه زا ناميده مي شود و با خشك كردن جوانه انتهايي گياه، مشابه هرس سر برداري عمل مي كند و نهال را در همان سال پيوند، وادار به توليد شاخه هاي فرعي مي سازد. زمان پاشيدن اين مواد اواخر بهار مي باشد كه بدينوسيله يك سال در وقت صرفه جويي كرد. درختان تيمار شده با اين مواد معمولا سريع تر رشد كرده و زودتر به بار مي نشيند.

هورمون هايي از گروه سايتوكنين ها و اتفون نيز در بعضي موارد به ويژه در گياهان علفي اثر مشابه اين مواد و شاخه زا را دارند.  گروه دوم مواد شيميايي مورد مصرف در هرس شامل بازدارنده ها مانند آلار و ماليك هيدرازيد و نيز از مواد هورموني اكسيني، اسيد نفتالين استيك NAA است و پژوهش ها نشان داده اند كه آلار و ماليك هيدرازيد به نحو بسيار موثري از رشد كليه قسمت هاي شاخساره درخت جلوگيري مي كنند به طوري كه در بعضي موارد مصرف آنها در يك سال، نياز به هرس در سال بعد را منتفي مي سازد و يا بسيار كم مي كند.

اسيد نفتالين استيك در صورتي كه پس از هورمون هاي شديد مكانيكي بر روي محل زخم و نيز پوست شاخه هاي كلفت و تنه، ماليده يا پاشيده شود از رشد ترك ها جلوگيري مي كند. از اكسين ها، اسيد ايندول بوتيريك نيز با موفقيت، براي جلوگيري از رشد پاجوش ها در سيب، به كار رفته است و جزء همين گروه محسوب مي شود.

گروه سوم مواد شيميايي كه در هرس كاربرد دارند بيشتر از انواع اكسين ها هستند كه در تنظيم مقدار گل و ميوه، از راه تنك سازي و نيز جلوگيري از ريزش بي موقع موثرند.